تماس با ما
آسیا
تایلند
بانکوک
پاتایا
ترکیه
مارماریس
استانبول
آنتالیا
مالزی
کوالالامپور
ژاپن
هیروشیما
کیوتو
توکیو
امارات
دوبی
سنگاپور
ماکائو
هنگ کنگ
هنگ کنگ
اروپا
سوئیس
ژنو
زوریخ
اسپانیا
بارسلونا
لاس پالماس
مادرید
جزیره تنریف
روسیه
سن پترزبورگ
مسکو
ایتالیا
جزیره کاپری
فلورانس
ناپولی
پیزا
ونیز
رم
اوکراین
کیف
آلمان
مونیخ
کلن
برلین
دورتموند
فرانسه
کن
نیس
پاریس
واتیکان
موناکو
هلند
آمستردام
دهکده گیتورن
رتردام
آمریکا
برزیل
ایگواسو
ریو دو ژانیرو
ایالات متحده آمریکا
بورلی هیلز
لاس وگاس
هاوایی
لس آنجلس
نیویورک
فیلادلفیا
سن دیگو
سن فرانسیسکو
اورنج کانتی
واشنگتن
سن خوزه و سلیکون ولی
دیزنی لند (کالیفرنیا)
اقیانوسیه
استرالیا
بریزبن
گلدن کست
ملبورن
سیدنی
صفحه اصلی
اروپا
فرانسه
پاریس
پاریس
شهریور 1388 با پرواز Turkish Airways و بعد از اقامت کوتاه در فرودگاه استانبول به سمت پاریس حرکت کردم. بعد از ورود به فرودگاه شارل دوگل ، فهمیدم که اینجا با اون چیزی که انتظارشو داشتم، خیلی فرق می کنه . یه ترمینال بدون دیزاین با سقفی که بعضی جاهاش سقف کاذب نخورده و می تونستید کابلها و لوله ها رو در حالی که خاک گرفته هستند بالای سر خودتون ببینید. مونیتورها هم بجای اینکه LCD باشن ، دارای لامپ تصویر و CRT بودن ولی گویا ترمینال هواپیماهای ایرفرانس نسبت به ترمینالهای دیگر فرودگاه شارل دوگل بهتر و آبرومندتر هستن .
در مسیر حرکت به سمت هتل Novotel که محل اقامت من بود ، ابتدا استادیوم استادوفرانس رو دیدم که فینال جام جهانی 1998 فرانسه در اونجا برگزار شده بود. در ادامه مسیر که به خیابونها نگاه می کردم ، دیدم بلوارهای وسط خیابونهای پاریس برعکس بلوارهای ما که رنگ آمیزی شدن ، فقط سیمانی هستن و هیچ رنگی بهشون نخورده . در داخل بلوار وسط خیابون هم فاصله به فاصله درخت کاشته شده ولی در بین این درخت ها چمن کاری و گُل کاری صورت نگرفته و اون چیزی که دیده می شه فقط خاکه .
هتل ما در منطقه بیرحکیم پاریس و در خیابونی قرار داره که امتدادش به برج ایفل می رسه. یکی از خوبی های پاریس اینه که تقریباً در هر خیابان و محلّه داخل شهر و شهرکهای اطراف پاریس ایستگاه مترو وجود داره و مردم می تونن بدون نیاز به ماشین ، بوسیله مترو به مقصدی که می خوان عزیمت کنن .
ایستگاه های مترو و واگن های اون عموماً قدیمی هستن و اینطور که شنیدم از ساعت 11 شب به بعد هم امنیت خوبی ندارن .
بعد از استراحت در هتل ، هنگام عصر به سمت رود سِن (Seine) که از وسط شهر پاریس می گذره حرکت می کنم. کمی بالاتر از برج ایفل ، اسکله ای برای قایق های بزرگ تفریحی قرار داره که دور تا دورش شیشه ای هست و داخلش میز و صندلی چیده شده و وقتی سوار اون می شید فکر می کنین که سوار یه رستوران متحرّک هستین که داره روی رود سِن حرکت می کنه .
در طول حرکت این قایق بزرگ و جالب می تونید خیابونهای اطراف رود سِن و کلیسای نوتردام رو ببینید ، شامتون رو صرف کنید و یا روی عرشه بیاین و از رود و ساختمونهای اطراف اون عکس بگیرید .
پاریس در شب بنظر قشنگ تر از روز میاد . علّتش هم اینه که ساختمونهای مشرف به رود سِن رو نورپردازی می کنن که این در شبها جلوه زیبائی به این شهر می ده .
رستوران متحرّک ما یک ساعت و نیم همینجور می ره جلو و از زیر پلهای شهر پاریس یکی یکی رد می شه و این در حالیه که یه نوازنده با گیتار برقی خودش در طول مسیر داره می زنه و یه خواننده هم براتون شعرهای عاشقانه فرانسوی می خونه .
سپس قایق به پلی می رسه که دیگه نمی تونه از زیر اون عبور کنه . دور می زنه و دوباره به سمت اسکله ای که نزدیکی برج ایفل قرار داره ، برمی گرده. حالا که همه شامشون رو خوردن و مشغول تماشای بیرون هستن ، چراغهای داخل قایق رو خاموش می کنن ولی شمعی بر روی هر میز روشنه تا فضائی رومانتیک رو برای توریستها ایجاد کنه .
مجسمه آزادی به مانند اون چیزی که در نیویورک هست ولی در اندازه کوچیکتر در داخل رود سن قرار داده شده و حالا که چراغهای برج ایفل هم روشن شدن ، این برج در شب ، زیبا و چشمگیرتر بنظر میاد .
بعد از سه ساعت کشتی سواری بر روی رودِ سن که با شام 100 یورو هزینه داشته ، در نزدیکی برج ایفل پیاده می شم و این در حالیه که چراغهای سرتاسر برج در حال چشمک زدن هستن .
صبح فردا نوبت بازدید از یرج ایفل هست . صف طولانی ای در زیر برج برای سوار شدن به آسانسور و بالا رفتن از برج وجود دارد. آسانسور ظرفیتی حدود 50 نفر داره و از داخل یکی از پایه های برج به سمت بالا حرکت می کنه .
در طبقه دوّم برج ایفل پیاده می شم. نمای زیبائی از رود سِن ، قایق های تفریحی شیشه ای و میدان تروکادرو در مقابل چشمهاتون خودنمائی می کنن. به دورتر که نگاه می کنید ، منطقه تجاری La Defence رو با برج های سر به فلک کشیده اون می تونید ببینید .
در محوطه پشت برج ایفل ؛ فضای سبز بزرگ و مستطیل شکلی وجود داره که داخل اون چمن کاری شده ولی دور تا دورش رو حصارهای فلزی کشیدن .
با اینکه شهردار پاریس همیشه یکی از کاندیداهای بالقوّه ریاست جمهوری فرانسه هست ولی عدم توجّه به زیبائی بلوارها و عدم دیزاین فضای اطراف برج ایفل از چنین شخصی بعیده .
شهرداری پاریس می تونست ، حصارها رو برداره و این فضای سبز رو در دسترس توریست ها قرار بده ، داخل اون را به قشنگی گُل کاری کنه و در وسطش آب نما و فوّاره نصب کنه و اطراف این فضا رو که در حال حاضر فقط خاکه رو سنگفرش کنه تا نمای دیگه ای به این منطقه توریستی ببخشه .
در اینصورت فرض کنید که توریست ها می تونستن در کنار فوّاره ها و گُل ها بایستن و در حالی که بک گراند تصویرشون برج ایفل قرار داره ، عکسهای زیبا و بیاد ماندنی ای بگیرن که خاطراتش سالها در زهنشون بمونه .
در حال حاضر بهترین جا برای گرفتن عکس یادگاری پرتره با برج ایفل ، میدان تروکادرو هست که فاصله لازم با برج رو داره تا ایفل تمام قد در پشت شما خودنمائی کنه .
بعد از دیدن برج ایفل ، به سمت میدان شارل دوگل یا طاق نصرت پیروزی حرکت می کنم. اسامی سردارن جنگهای فرانسه بر روی آرک نوشته شده و آتشی جاویدان به یاد سرباز گمنام در زیر اون همواره روشنه .
خیابان معروف شانزه لیزه بین میدان شارل دوگل و میدان کنکورد قرار گرفته. فرانسوی های معتقدن که این خیابان ، زیباترین خیابان دنیاست .
شانزه لیزه خیابانی با پیاده روئی عریضه که هم کافه ها در این خیابون قرار دارن و هم برندهای معروف در اینجا دارای فروشگاه هستن. اوّلین مغازه ای که نظر شما رو به خودش جلب می کنه ، فروشگاهی هست که تابلوی اون I love Paris هست و سوغاتی های فرانسه رو می فروشه و در ادامه ، کاباره معروف Lido در وسطهای خیابان شانزه لیزه قرار داره .
فروشگاه بزرگ دیزنی لند هم در همین خیابون هست و همچنین دفتر هواپیمائی هُما (ایران ایر)
به بستی فروشی بزرگ Haagen Daaz که می رسم ، بستنی ای می خرم تا ادامه این خیابون رو طی کنم .
هاگِن داز یه برند معروف بستنی در دنیاست که بنظر من فقط داره نون برندشو می خوره وگرنه بعضی بستنی ها ما از اون خیلی خوشمزه ترن .
فرانسه معدن عطر و ادوکلن دنیاست. فروشگاه بزرگ عطر و ادوکلن و لوازم آرایشی SEPHORA هم در وسطهای خیابون شانزه لیزه قرار داره که وقتی از جلوش رد می شین ، متوجّه می شین که بوی عطر کاملاً در پیاده رو پیچیده. برند معروف صفورا مربوط به یک آقای فرانسوی هست که در عموم شهرهای بزرگ دنیا شعبه داره و تقریباً تمامی برندهای معروف دنیا رو می شه در این فروشگاه پیدا کرد .
مورد جالبی که در خیابون شانزه لیزه دیدم ، تابلوی فارسی نوشته شده کافه گلستان بود که در طبقه دوّم ساختمانی قرار داشت . قدمت این تابلو نشون از این می داد که شخصی ایرانی سالهای طولانی ای هست که دارای چنین کافه ای در بهترین خیابان پاریسه .
خیابان شانزه لیزه که از میدان شارل دوگل شروع می شه ، انتهاش به میدان کنکورد می رسه .
بعد از انقلاب فرانسه ، انقلابیون برای سالها کسانی رو در این میدان بوسیله گیوتین اعدام می کردن و اسم این میدان رو هم گذاشته بودن میدان انقلاب. لوئی شانزدهم (پادشاه فرانسه) از جمله کسانی بود که در این میدان بوسیله گیوتین اعدام شد. بعد از گذشت این دوره و بعد از اینکه فرانسوی ها از خونریزی ها خسته شده بودن ، تصمیم گرفتن که نام این میدان رو به میدان کنکورد یعنی میدان صلح تغییر بدن تا خاطرات بد اعدام ها از ذهن ها پاک بشه و جای خودش رو به خاطرات خوب بده .
کلیسای معروف نوتردام که اسمش آدم رو به یاد کتاب گوژپشت نوتردام می ندازه در منطقه ای جزیره مانند و در میان رود سن قرار داره که ارتباطش با دو طرف رود ، پلهائی هستن که در طرفین اون قرار گرفتن .
منطقه لاتین کورتر ناحیه ای از پاریس هست که کلیسای نوتردام هم در قسمتی از اون قرار داره هست. منطقه ای تمیز و زیبا که دانشگاه معروف سوربُن ، سالن بزرگ آمفی تئاتر پاریس و معبد پانتئون در اونجا قرار دارن .
معبد پانتئون محل دفن تعدادی از مشاهیر بزرگ فرانسه هست که از اون جمله می شه به بریل (مخترع خط بریل برای نابینایان) و امیل زولا اشاره کرد .
خونه های داخل شهر پاریس عموماً سه طبقه بیشتر نیستن و معمولاً یک یا چند فروشگاه یا رستوران در زیرشون قرار داره. 2 میلیون نفرجمعیّت در داخل شهر پاریس و 10 میلیون نفر در شهرکهای اطراف اون زندگی می کنن .
در یکی از گشت های شهری به آپارتمانی قدیمی برمی خورم که دو تا پلیس فرانسوی با اون کلاه مخصوص لبه دار خودشون در کنار درب قدیمی اون و در کنار خیابانی در حال نگهبانی هستن. اینجا خونه ژاک شیراک رئیس جمهور سابق فرانسه هست. کسی که قبل از ریاست جمهوری هم شهردار پاریس بوده .
اینطور که اونجا شنیدم ، به علّت گرونی خونه های داخل شهر پاریس ، خونه شخصی ژاک شیراک در یکی از شهرها و شهرکهای اطراف پاریس قرار داشته و این خونه داخل شهر رو دوست صمیمی اون ، رفیق حریری (نخست وزیر سابق لبنان) براش خریده و به عنوان هدیه بهش تقدیم کرده .
با اینکه پاریس معروف به شهر عشّاق هست ولی برعکس استانبول و بارسلونا ، عشقبازی بین زوج های جوان کمتر در این شهر دیده می شد و وقتی به رفتارهاشون دقّت می کردم ، وقتی دو نفر فرانسوی با هم سوار مترو می شدن ، معمولاً با هم حرف نمی زدن و هر کدومشون یه کتاب جیبی از کیفش درمی آورد و شروع می کردن به خوندن .
از جاهای دیدنی دیگر پاریس ، منطقه لادفنس هست که وزارت دفاع ، وزارت راه و برجهای سربه فلک کشیده تجاری پاریس در این منطقه قرار دارن. ساختمان وزارت راه فرانسه به عنوان یکی از معماری های جالب و معاصر دنیا شناخته می شه .
موزه لوور قبلاً کاخ لوئی چهاردهم بوده که بعداً به موزه ای بزرگ تبدیل شده که در حال حاضر معروفترین موزه جهانه. ورودی این موزه 9 یورو هست و در بدو ورود یه نقشه بزرگ بهتون می دن که بوسیله اون می تونید جاهائی رو که دوست دارید ببینید رو پیدا کنید. بخشهای تمدّن مصر باستان ، لبنان ، پارس ، یونان ، روم و ... از جمله مهمترین قسمتهای موزه لوور هستن که قسمت تمدّن روم از بقیه قشنگ تره و وقتی وارد این بخش می شید و به دیوارها و سقف نگاه می کنید ، احساس می کنید که در حال قدم زدن در یک کاخ روم باستان هستید .
از موارد جالب توجّه در موزه لوور اینه که تمامی نوشته های مجسمه ها ، آثار باستانی و تابلوهای نقاشی فقط به زبان فرانسوی هست و این در حالیه که در موزه های بزرگ دیگرِ دنیا حتماً نوشته ای به زبان انگلیسی هم برای خوندن بازدیدکننده ها وجود داره و شاید این نشاندهنده این باشه که بر عکس اون چیزی که در ایران فکر می کنن که آلمانی ها بر روی زبانشون خیلی تعصّب دارن و به زبان دیگه ای حرف نمی زنن ، این فرانسوی ها هستن که چنین اخلاقی رو از خودشون بروز می د .
جالبه که در هر سفر وقتی به آلمانها برمی خوردم و بهشون می گفتم که قبل از اومدن به آلمان فکر می کردم که شما به کسی که انگلیسی حرف بزنه جواب نمی دین ، عموماً متفق القول بهم می گفتن که ما اینجوری نیستیم. فرانسوی ها اینجوری هستن .
از دیدنیهای موزه لوور ، مجسمه ها و تابلوی های نقاشی بزرگی اند که کار پیکرتراشان و نقّاشان مشهور دنیا هستن. تابلوی معروف لبخند ژکوند یا مونالیزا اثر لئوناردو داوینچی در سالنی قرار داره که تعداد زیادی بازدیدکننده در مقابلش جمع شدن و در حال گرفتن عکس یادگاری هستن. دیدن این تابلو در واقع پرطرفدارترین قسمت موزه لوور برای بازدیدکننده هاست .
در قسمت پارس که تمدّن ایران کهن رو در بر می گیره ، چشمگیرترین چیزی که توجّه همه رو به خودش جلب می کنه ، یکی از ستونهای بزرگ تخت جمشید هست که سر دو گاو از دو طرف قسمت بالای ستون بیرون اومده .
کاخ ورسای ، در 17 کیلومتری شهر پاریس و در داخل شهر کوچک و تمیز ورسای قرار داره. این کاخ محلّ قرمانروائی لوئی شانزدهم و محلّ وقوع انقلاب فرانسه در سال 1789 بوده .
شاه بدون توجّه به وضعیّت اقتصادی فرانسه ، این کاخ رو گسترش می ده و هر ازگاهی به زرق و برق اون اضافه می کنه . یکی از موارد جالب در مورد این کاخ ، لوسترهای بزرگی هست که دارای شمع های متعدّدی هستن. جنس شمع ها بگونه ای بوده که تولید دود نمی کردن و باعث سیاه شدن دیوارها و سقف های کاخ نمی شدن .
مردم گرسنه و خشمگین پاریس به رهبری لافائت و در حالی که زنان در پیشاپیش اونها حرکت می کردن ، در 1789 به طرف ورسای حرکت می کنن. به کاخ حمله ور می شن ، اون رو تصرّف می کنن و طلاها و همه اشیاء قیمتی کاخ رو هم غارت می کنن و با خودشون می برن .
روایت شده که وقتی ماری آنتوانت صدای هجوم مردم رو می شنوه ، از ندیمه های خودش می پرسه که چه خبره و مردم چی می خوان؟ اونها هم می گن که مردم گرسنه اند و نان می خوان. ماری آنتوانت که اصلاً از وضعیّت جامعه بی خبر بوده ، می گه خُب نان ندارن ، برن شیرینی بخورن .
این کاخ که نشانه طاغوت بوده ، سالها بصورت متروک باقی می مونه تا اینکه حدود صد سال پیش ، یه بازرگان آمریکائی اون رو بازسازی می کنه و به مانند موزه ای درهاش رو برای بازدید عموم باز می کنه .
کاخ ورسای دارای باغ بسیار بزرگی هست که گویا لوئی شانزدهم برای شکار به قسمتی از این باغ می رفته .
برای دیدن از باغ کاخ ورسای ، می تونین بلیط بخرین و سوار واگن هائی بشید که بوسیله ماشینی کشیده می شن و ایستگاه به ایستگاه ، بازدیدکننده ها رو در قسمتهای مختلف این باغ و در کنار استخر و ساختمانهای داخل باغ پیاده و سوار می کنن .
پاریس شهر کافه هاست . پُر از کافه هائی که صندلیهاشون رو توی پیاده روها می چینن و مردمی که عصرها برای خوردن نوشیدنی ساعاتی رو با نشستن بر روی این صندلی ها صرف می کنن .
از دیدنی ترین جاهای شهر پاریس ؛ دیزنی لند هست. با توجّه به اینکه این شهر بازی معروف در خارج از شهر پاریس قرار داره ، از ایستگاه لادفنس حدود 45 دقیقه طول می کشه تا با قطار به دیزنی لند برسیم .
کمپانی والت دیزنی پنج تا شهر بازی بزرگ در دنیا تاسیس کرده که اوّلی در کالیفرنیاست . دومّی در میامی آمریکا . بعدی در پاریس و بعد از اون در توکیو و هنگ کنگ هستن .
ورودی دیزنی لند پاریس ، 37 یورو هست و با پرداخت این مبلغ دیگه نیازی نیست که برای بازی ها در داخل دیزنی لند دوباره پول پرداخت کنین و فقط برای خرید لباس ، تِلِ سر به شکل میکی موس یا عروسک ها و یا خرید خوردنی باید پول پرداخت کرد .
اونهائی هم که می خوان یه روز دیگه یا چند روز رو در دیزنی لند باشن ، می تونن در هتل دیزنی لند که در کنار این شهر بازی هست اقامت داشته باشن تا مجبور نشن که فاصله پاریس تا اونجا رو هر روزه طی کنن .
دیزنی لند پاریس اوّلین دیزنی لندی بود که در عمرم دیدم و بعد از اون از دیزنی لندهای هنگ کنگ ، توکیو و کالیفرنیا هم دیدن کردم .
وقتی وارد دیزنی لند شدم ، تا 20 دقیقه مات و مبهوت به مردم و بچه ها نگاه می کردم. جدای از دیزاین چشمگیر ، زیبائی ساختمونها و گل آرائی زیبائی که در این شهرک زیبا دیده می شن ، چیزی که آدم رو تحت تاثیر قرار می ده اینه که وارد جائی بشید که همه رو شاد و خوشحال ببینید .
بچه های موبلوند زیبای اروپائی که از فرط شوق به جای راه رفتن ، می پریدن و پدر و مادرهائی که از شادی بچه هاشون خوشحال بودن . زوج های جوانی که بچه نداشتن ولی برای بازی و داشتن اوقاتی خوش به اونجا اومده بودن و دست توی دست همدیگه راه می رفتن و پدر بزرگ ها و مادربزرگ هائی که بعضی هاشون با عصا و حتّی ویلچر به دیزنی لند آورده شده بودن تا شاهد بازی و خوشحالی نوّه هاشون باشن .
دیدن این همه زیبائی و خوشحالی بقدری لذّت بخشه که آدم گاهی احساس می کنه که گویا در قطعه ای از بهشت داره قدم می زنه .
وقتی در کشور خودمون از نژادهای اروپائی صحبت می کنیم ، فکر می کنیم که آدمهائی هستن بی احساس و بی عاطفه که هیچ مسئولیتی در قبال پدر و مادرهای پیر خودشون ندارن ولی اون چیزی که در جاهای تفریحی و دیدنی دنیا دیدم ، اینه که اروپائیها و آمریکائیها بر عکس ما که از روی خجالت و به سبب زحمت ، بچه یا فامیل معلول یا پدر و مادر پیر خودمون رو به پارک های بازی و جاهائی که در اونجا شادی و هیجان هست نمی بریم ، وقتی وارد دیزنی لند یا یونیورسال استودیو و امثال اون می شید ، با تعجّب مشاهده می کنید که تعداد زیادی ویلچر سوار به همراه خانواده شون برای دیدن این زیبائیها و خوشی ها در اونجا حضور دارن و گویا اینا دلشون نمیاد که معلول یا پیرِ خانواده شون رو خونه تنها بزارن و تنهائی خوش بگذرونن .
غیر از بازیهای معمول داخل دیزنی لند ، بازیهای جالبی که در اونجا قرار دارن که یکی از اونها اینه که وقتی که هوا روشنه ، وارد تونلی می شید که این تونل به جائی ختم میشه که اونجا تاریکه ، ستاره توی آسمون دیده می شه و جیرجیرکها هم در حال خوندن هستن. بعد سوار ثایق های دزدهای دریائی کارائیب می شین و قایق در داخل آب و بر روی ریلی از مسیری عبور می کنه که انواع ماجرای دزدهای دریائی اعم از جنگ و انفجار و آتش سوزی تا شادی و آوازخوانی دسته جمعی اونها دیده می شه .
بازی جالب دیگه هم این بوده که مردم سوار سفینه ای می شن و کمربندهاشون رو می بندن . این سفینه به یکباره به داخل فضا شلیک می شه و وقتی همه از هیجان ؛ چشماشون رو بستن و دهنهاشون بازه ، از اونها عکس گرفته می شه و موقع پیاده شدن ، عکسشون رو بهشون نشون می دن .
تعریف این بازیها شاید فقط یه ذهنیتی از اون رو به خواننده بده ولی باید در اون فضا بود و اون هیجان رو حضوراً لمس کرد تا خاطره ش سالیان سال در ذهن آدم ثبت و ضبط بمونه .
در موقع برگشت ، به سمت فرودگاه اورلی پاریس که نسبت به شارل دوگل جدیدتره حرکت می کنم. در مسیر باز هم بلوارهای سیمانی ای دیده می شن که در قسمت وسط اون اثری از چمن و گُل پیدا نیست. چیز جالب دیگه اینکه در مدّت اقامت در پاریس دو تا ژیان قدیمی که نسل اون در کشور ما منقرض شده هم دیدم که در حال رفت و آمد بودن .
فرودگاه اورلی نسبت به شارل دوگل تمیزتر بود ولی به جای تلویزیونهای LED که اطلاعات پرواز رو به مسافرین می داد ، اینجا هم مونیتورهای لامپی نصب شده بودن .
مورد عجیب دیگه هم این بود که یه خانم چاق فرانسوی جلوی دستشوئی داخل ترمینال پروازهای فرودگاه بین المللی اورلی و پشت میزی نشسته بود و یه کاسه بزرگ هم جلوش گذاشته بود تا هر کی که از دستشوئی میاد بیرون بهش پول بده. با توجّه به اینکه با خرید بلیط هواپیما ، تمام خدمات فرودگاهی هم با اون پرداخت میشه ، لذا چنین کاری خیلی عجیب و سبک بنظر می اومد.
استفاده از تصاویر این سایت با ذکر منبع بلامانع است
Powered By :
Mahyanet.com
Copyright © 2014 marcopolotrips.com All rights reserved
[ بازدید امروز ] :
13
[ بازدید دیروز ] :
0
[ بازدید کل ] :
30990